موربیوس
سونی/کلمبیا پیکچرز اخیراً با فیلمهای مربوط به مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی، ونوم: زنده باد کارنیج، و مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست، پیشرفت خوبی داشته است. همه چیز با تماشای فیلم موربیوس متوقف شده است. اگرچه سخت است استدلال کنیم که استودیو تمام حسن نیت خود را در چند سال گذشته پس داده است، اما شکوفایی آن از بین رفته است. Morbius نه تنها یک ناامیدی بزرگ است، بلکه کمپین بازاریابی بیش از آنچه که داستان منشأ عمومی ارائه می دهد، به طرفداران وعده می دهد. گرچه داستانهای چندجهانی فیلم No Way Home بهطور سرسری نمونهبرداری میشوند، اما این اتفاق تا اواسط تیتراژ پایانی که مایکل کیتون (که در تبلیغات فیلم نقشآفرینی میکند) ظاهر میشود اتفاق نمیافتد... که تقریباً یک دقیقه طول میکشد.
موربیوس با صحنه ای شروع می شود که به نظر می رسد ممکن است از یک فیلم خون آشام اواسط قرن بیستم خارج شده باشد. دکتر مایکل موربیوس (جارد لتو) لاغر شده که به سختی قادر به راه رفتن است، از هلیکوپتر پیاده می شود تا به دهانه غار بزرگی نزدیک شود که محل زندگی کلونی خفاش های خون آشام است. دستش را می شکافد و دراز می کند و خفاش ها را به ضیافت خونش دعوت می کند. آنها دور او ازدحام می کنند و ما با یک فلاش بک از دوران کودکی مایکل در آسایشگاهی در یونان پذیرایی می کنیم. داستان ملاقات او با دوست مادام العمر مایلو (با بازی مت اسمیت در بزرگسالی) و نبوغ او به عنوان یک دانشمند/مهندس را نشان می دهد.
بیشتر داستان در شهر نیویورک اتفاق می افتد، جایی که مایکل در بزرگسالی به آنجا نقل مکان کرده است. او در طول زندگی خود، در تلاش برای یافتن درمانی برای بیماری خونی نادری که او و میلو را مبتلا میکند، نوعی خون مصنوعی اختراع کرده است، اما امیدوارکنندهترین آزمایشهای او از مرز به قلمرو غیراخلاقی عبور میکند و شامل اتصال خفاش و انسان میشود. DNA مایکل با احساس این که زمان رو به اتمام است، خود را آزمایش انسانی شماره 1 می کند. نتایج امیدوارکننده هستند - او سرعت، چابکی و قدرت را برای همراهی با توانایی های مختلف خفاش مانند (مانند پژواک) افزایش داده است - اما این بهایی دارد: مانند یک خون آشام، او باید در فواصل زمانی منظم خون مصرف کند. اگرچه این برند مصنوعی در ابتدا کار می کند، او متوجه می شود که با گذشت زمان، برای زنده ماندن باید شروع به نوشیدن خون واقعی کند. مایکل از پیامدها وحشت کرده است، اما مایلو، که یک شیشه سرم را میدزدد و به خودش تزریق میکند، اظهارات دوستش را به اشتراک نمیگذارد. این دو رقیب یکدیگر می شوند و در حالی که مایکل به دنبال میلو می شود تا او را متوقف کند، دوست دختر مایکل، مارتین بنکرافت (آدریا آرجونا)، با پشتکار در آزمایشگاه به کار خود ادامه می دهد.
موربیوس نوعی داستان بینظیر و بیسابقه است که فیلمهای کمیک بوکی را حداقل خلاقانه نشان میدهد. این یک مسیر آشنا را دنبال میکند که نشان میدهد قهرمان و شرور قدرتهای خود را به دست میآورند، یکدیگر را طعمه میگیرند و در نهایت تا سرحد مرگ میجنگند. پایان ضد اقلیم است و بیشتر آتشنشانها و جلوههای ویژه مرتبط با آن در سال 2022 چیزی جز «خاص» به نظر میرسند. بد نیستند. آنها فقط کمی بیش از حد استفاده می شوند و الهام نمی گیرند. وقتی Morbius از پژواکگذاری استفاده میکند، نتیجه جالب به نظر میرسد، اما هیچ معنایی ندارد. بدیهی است که تلاش کمی برای چگونگی ایجاد این معقول و منسجم روی صفحه نمایش انجام شده است.
به نظر می رسد کارگردان دانیل اسپینوزا بیشتر به ساخت یک فیلم ترسناک علاقه مند است تا یک فیلم ابرقهرمانی/ابر شرور. تنش بین این دو ژانر مشهود است و همیشه مثمر ثمر نیست. برای داستان خونآشام، رتبهبندی PG-13 مانع از فیلم میشود و موقعیت موربیوس در دنیای اسپینآف مرد عنکبوتی سونی باعث میشود فیلم خیلی تاریک نشود. مایکل با دلسوزی (که در دنیای پس از آن رایس غیرمعمول نیست) به عنوان یک شخصیت غم انگیز معرفی می شود که تنها "خارج" واقعی اش ممکن است خودکشی باشد. اما فیلمها با عجله از معضل اخلاقی در مسیر اجباری و صحنههای بالقوه گیجکننده درون اعتباری عبور میکنند که به نظر میرسد برای ایجاد یک تیم آتی از آدمهای بد مرد عنکبوتی ناامید هستند. چیزی مشابه در پایان فیلم The Amazing Spider-Man 2 شروع شد اما هیچ جذابیتی پیدا نکرد.
شدت تثبیت شده جرد لتو به نمایش گذاشته شده است. او دمدمی مزاج و بداخلاق است، اما کارش در اینجا فاقد انرژی است که با آن کاراکتر کمیک دیگرش، جوکر (در جوخه انتحار) سرمایه گذاری کرده است. در اینجا، مت اسمیت او را تحت الشعاع قرار میدهد، که همه چیزش را به کار میگیرد و به همان اندازه که تصور میشود از تجسم milquetoast خود یعنی Doctor Who دور است.
علیرغم اینکه موربیوس فقط کمی بیش از 90 دقیقه طول می کشد، نشستن در آن کار سختی است. فاقد تخیل، ذوق و شوق و هیجان کشف است. در حالی که میتوان اتهامات مشابهی را علیه اولین اسپینآف شرور مرد عنکبوتی سونی، Venom، مطرح کرد، حداقل آن فیلم دارای حس طنز بود. لتو این را با جدیتی بازی میکند که حتی تولستوی هم ممکن است آن را خشمگین کند. برای محکوم کردن هر پروژه احتمالی Sinister Six خیلی زود است (قطعات هنوز در حال مونتاژ هستند) اما، مگر اینکه نوشتن بهتری در کار باشد، اکران سینمایی Justice League را به یک شاهکار تبدیل می کند.